تاریخ پیدایش مکتب یوگا

تاریخ پیدایش مکتب یوگا

مطلب را به اشتراک بگذارید

تاریخ پیدایش مکتب یوگا

هنوز به خوبی روشن نشده است که فنون و آداب یوگ اولین بار به وسیله چه کسانی تدوین و بکار برده شده، تاریخ پیدایش ‏یوگا را کهنتر از زمان تدوین کتاب «یوگا سوترا» می دانند تا آنجا که در اساطیر و افسانه ها این تعلیمات را به خدایان هندی ‏‏(مظاهر احدیت) نسبت می دهند، اما اتفاق رأی محققین بر این است که حکیم و فیلسوف هندی (پاتانجلی) مبانی آئین یوگا را ‏در رساله خود به نام یوگا سوترا (‏Yoga Sutra‏) تدوین کرده است. ‏
‏ ‏
ترجمه، تفسیر و تدوین یوگا سوترا از لحاظ تاریخی به دو قرن قبل از میلاد مسیح نسبت داده شده هر چند آراء دیگری ‏درباره پیدایش و نگارش این رساله وجود دارد. به عقیده یاکبی و کیث این اثر در سده های سوم الی پنجم میلادی نگاشته شده ‏زیرا در این رساله به تیره «ماهایانای» بودائی اشاره شده است اما داسگوپتا (‏Dasgupta‏) در خصوص نظریه یاد شده معتقد ‏است که غرض از مکاتب بودائی که در یوگا سوترا بدان اشاره شده مکاتبی است که به اصالت ذهن معتقد بودند مانند مکتب ‏‏«ویجینیاناوادا» آئینی که بنیانگذار اصالت خلاء جهانی بود. ‏
‏ ‏
یوگا تاریخچه ای چندین هزار ساله دارد (بین ۲ تا ۱۵ هزار سال قبل از میلاد را آغاز یوگا می دانند) با آنکه کلمه یوگا برای ‏نخستین بار در نوشته های آریایی ها آمده است ولی تاریخ شناسان عقیده دارند یوگا پیش از آریایی ها در هند وجود داشته ‏است و تقریبا چهار قرن قبل از میلاد یک دانشمند و فیزیک دان به نام پاتانجالی در کتابی به نام یوگا سوترا مراحل هشتگانه ‏یوگا را که اساس یوگای امروز است، شرح داد. بعدها کتاب پاتانجالی توسط دانشمند ایرانی “ابوریحان بیرونی” به زبان ‏عربی ترجمه شد و این دانشمند یوگا را به عنوان روشی برای خلوص نفس و خلوص تن ذکر کرد. ‏
‏ ‏
و متحمل است مقصود مکتب قدیمتری است که پیش از تکوین و ایجاد مکاتب فوق موجود بوده است. داسگوپتا در تحقیقات ‏خود در زمینه یوگا به کتاب ابوریحان بیرونی به نام «پتنجل الهندی فی اخلاص من المثال» که ترجمه عربی یوگا سوترای ‏پاتانجلی است اشاره کرده و پس از تجزیه و تحلیل و مقایسه آن با یوگا سوترا به این نتیجه رسیده است که ترجمه حکیم ‏ابوریحان بیرونی از روی متن دیگری بوده که در آن مبانی پاتانجلی تا حدی تغییر کرده و تمایل به یکتا پرستی در آن مشهود ‏است و به نظر داسگوپتا رساله بیرونی معترف تحولی است که به واسطه آن یوگا سوترا وارد مجرای تازه ای شده که به ‏سهولت می توانست منجر به مکاتب ودانتا و شیوایی و حتی تانترا گردد. ‏
‏ ‏
در گیتا یوگا، معانی مختلفی دارد و معنی کلی آن بنظر داسگوپتا از ریشه (‏Yuj‏) به معنی پیوستن است و چون پیوستن به ‏امری مستلزم گسستن از امری است لذا پیوند با یوگا منجر به جدائی از تعلقات عالم و تجرد از عالم ماده و ضمائم آن تعبیر ‏می شود. ‏
‏ ‏
اما در گیتا یوگا به مفهوم حذف و قطع مراتب نفسانی نیست بلکه اتصال به بارگاه ارزلی است که با پیروی از روشهای یوگا ‏از جمله «کارمایوگا» طریقت کردار و تکالیف شرعی و «دیانایوگا» روش مراقبه و معرفت تحقق می یابد. طریقت یوگا در ‏گیتا به عنوان راه میانه مطرح است. ‏
‏ ‏
برخی از پژوهشگران تاریخ تدوین این علم کهن را به دو قرن قبل از میلاد مسیح نسبت داده اند. ‏
‏ ‏
برخی تعالیم یوگا را به خیلی قبل از این تاریخ نسبت می دهند تا آنجا که در اساطیر و افسانه ها این تعلیمات را به مظاهر ‏احدیت نسبت می دهند. ‏
‏ ‏
یوگا از ریشه کلمه سانسکریت (‏Yuj‏) به معنی اتحاد گرفته شده و آن اتحاد و هماهنگی بین تن و روان و نیروهای مثبت و ‏منفی وجود انسان است. ‏
‏ ‏
در گیتا آمده است :
«یوگا برای آن کس که در خوردن افراط می کند میسر نیست و نه برای آن کس که از خوردن پرهیز می ‏کند، نه مناسب حال کسی است که بسیار می خوابد و نه مناسب کسی که شب زنده داری می کند، اما برای آن کس که در ‏خوراک و تفریح و خواب و بیداری معتدل است یوگا راه انهدام کلیه مصائب است.» ‏
‏ ‏
این روش میانه یوگا در گیتا با روش یوگای کلاسیک پاتانجلی متعارض است زیرا در یوگا سوترای پاتانجلی کمتر به ‏نیازهای طبیعی انسان توجه می شود و انسان را مقید می سازد خلوت به درون نگری، خودکاوی و قطع مراتب ذهنی و ‏نفسانی گزینی، سکون و اعتکاف را جایگزین تحرک و فعالیت اجتماعی می نماید. ‏
‏ ‏
این نوع یوگا فراتر از اخلاقیات بشر عادی و ورای ارزشهای جاری جوامع سیر می کند و کمتر به عواطف انسانی و عشق ‏و محبت ارتباط دارد. ‏
‏ ‏
بدون شک یوگا قدیمی ترین روش ارتقاء شخصیت آدمی است و تاثیرات شگرفی بر انسان می گذارد به همین دلیل است که ‏مدت هزاران سال پایدار مانده است و حتی با گذشت زمان جنبه های مقدس اعتقادی و پیروان فراوان کسب کرده است یوگا ‏قرن ها در سرزمین های هند و خاور دور به حیات خویش ادامه داد تا آنکه در پایان قرن ۱۹ در اروپا و آمریکا اشاعه یافت ‏و اندیشه غربی سرانجام یوگا را به آزمایشگاهها کشاند. یکی از مراکز مهم تحقیقاتی بیمارستان “کارولینسکا” در استکهلم بود ‏که تایید کرد، کنترل ذهن و جسم در نتیجه یوگا نه تنها افسانه نیست بلکه حقیقت محض می باشد و این چنین بود که یوگا ‏مقبولیت عام یافت و اینک هر روز میلیونها نفر از طریق کتب و نشریات و وسایل ارتباطی دیگر با یوگا آشنا می شوند و از ‏آن بهره می گیرند. ‏
‏ ‏
ایرانیان از دیر باز با یوگا آشنایی داشته اند چنانکه حسین منصور حلاج عارف بزرگ ایرانی مدت ۵ سال در هند با یوگیان ‏تعلیم دید و پس از بازگشت به ایران صاحب قدرتهای روحی چشمگیری شده بود. ‏
‏ ‏
عرفای خراسان نیز با یوگا آشنا بودند که از آن جمله علاءالدوله سمنانی است که بدون آنکه نامی از یوگا ببرد راجع به مراکز ‏انرژی که در یوگا بسیار حائز اهمیت هستند صحبت می کند. دیگر نشان آشنایی ایرانیان با یوگا ترجمه کتاب پاتانجالی توسط ‏ابوریحان بیرونی می باشد. ‏
‏ ‏
متاسفانه با سقوط مکتب اصیل عرفانی و ایجاد خانقاههایی که مملو از خرافات و اعمال انحرافی بود یوگا هم به اشتباه و به ‏نام جوکی مورد بی مهری قرار گرفت و با وجود اینکه همواره در فرقه های مختلف عرفانی رد پایش دیده می شد تقریباً به ‏دست فراموشی سپرده شد تا اینکه در صد سال اخیر میرزا حبیب خراسانی و یاران او که یکی از آنها به نام دکتر هندی ‏معروف بود، بار دیگر یوگا را در روشهای عرفانی خود به کار بردند. در دهه های اخیر همراه با توسعه تمدن فرنگی در ‏ایران، یوگا نیز از طریق غرب و نوشته های غربیان به ایران آمد به طوری که اکثر کتاب های موجود در بازار ایران از ‏زبان های اروپایی ترجمه شده است و هنوز جز نوشته های ابوریحان بیرونی ترجمه های مستقیمی از یوگا نداریم. ‏

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *