پروپافنون هگزال (Propafenone Hcl)

مطلب را به اشتراک بگذارید

موارد و مقدار مصرف:‏
متوقف کننده آریتمی بطنی مخاطره آمیز، پیشگیری از فیبریلاسیون یا فلاتر دهلیزی حمله‌ای.  
بزرگسالان: ابتدا، مقدار ۱۵۰ میلی‌گرم هر هشت ساعت مصرف می‌شود. بعد از ۴-۳ روز، مقدار مصرف ممکن است تا ‏‏۲۲۵ میلی‌گرم هر هشت ساعت افزایش یابد. در صورت لزوم، این مقدار ممکن است تا ۳۰۰ میلی‌گرم هر هشت ساعت ‏افزایش یابد. حداکثر مقدار مصرف ‏mg/day900‎‏ است.  
مقدار مصرف در نارسایی کبدی: مقدار مصرف باید تا ۳۰-۲۰ درصد مقدار معمول مصرف کاهش یابد.
مکانیسم اثر:
اثر ضد آریتمی: پروپافنون ورود یون سدیم را به سلولهای میوکارد و رشته‌های پورکنژ کاهش می‌دهد. همچنین این دارو ‏اثرات ضعیف مسدود کننده گیرنده بتا آدرنرژیک دارد. این دارو با کند کردن شیب صعودی پتانسیل عمل مرحله صفر ‏دپولاریزاسیون، سرعت انتقال را در گره دهلیزی – بطنی (‏A-V node‏)، سیستم پورکنژ و سیستم هدایتی داخل بطنی کند ‏کرده، دوره تحریک پذیری گره دهلیزی – بطنی را طولانی می‌کند. ‏
تداخل دارویی:‏
کینیدین در صورت مصرف همزمان با این دارو، یکی از مسیرهای متابولیک پروپافنون را مهار می‌کند و موجب افزایش ‏نیمه عمر آن می‌شود. در نتیجه، مصرف همزمان آن توصیه نمی‌شود.  
سایتمیدین ممکن است غلظت پلاسمایی پروپافنون را افزایش دهد. در این صورت، بیمار باید به طور دقیق پیگیری شود.  
مصرف همزمان با بیحس کننده‌های موضعی ممکن است خطر مسمومیت ‏CNS‏ را افزایش دهد.  
پروپافنون بر حسب مقدار مصرف موجب افزایش غلظت پلاسمایی دیگوکسین (از ۳۵ درصد با مصرف مقادیر ‏mg/day450‎‏ تا ۸۵ درصد با مصرف مقادیر ‏mg/day900‎‏) می‌شود. پیگیری دقیق غلظت پلاسمایی دیگوکسین و تنظیم ‏مقدار مصرف آن ضروری است.  
پروپافنون ممکن است غلظت پلاسمایی بعضی از داروهای مسدود کننده بتا آدرنرژیک، از جمله پروپرانولول و همچنین ‏وارفارین (که موجب افزایش زمان پروترومبین می‌شود) را افزایش دهد. در این صورت، بیماران باید به دقت تحت پیگیری ‏قرار گیرند.  
پروپافنون ممکن است سطح سیکلوسپورین را افزایش دهد و باعث نارسایی کلیه شود. سطح سیکلوسپورین باید مرتباً پایش ‏شود. ‏
اثر بر آزمایشهای تشخیصی:‏
اگرچه این دارو ممکن است سرعت هدایت را کند کرده و فواصل ‏PR‏ و مدت زمان ‏ORS‏ را افزایش دهد، ولی تغییر ‏EKG‏ به تنهایی نمی‌تواند برای تعیین غلظت پلاسمایی یا اثربخشی دارو استفاده شود. ‏
فارماکوکینتیک:‏
جذب: از دستگاه گوارش به خوبی جذب می‌شود؛ غذا بر جذب دارو تأثیری ندارد. به دلیل فرآیند عبور اول از کبد، ‏فراهمزیستی دارو محدود است. با این وجود فراهمی زیستی دارو ۴/۳ درصد است.  
پخش: دارو به سرعت در ریه، کبد و بافت قلب پخش می‌شود. میزان اتصال پروتئینی وابسته به غلظت است. دارو از جفت ‏عبور نموده و در شیر مادر ترشح می‌شود. پخش دارو و متابولیت‌های آن بطور کامل شناخته نشده است.  
متابولیسم: از طریق فرآیند عبور اول به میزان قابل ملاحظه‌ای در کبد متابولیزه می‌شود. دو متابولیت فعال برای این دارو ‏شناخته شده است؛ ۵- هیدروکسی پروپافنون و ‏N‏ – دپروپیل پروپافنون. تعدادی از بیماران (۱۰ درصد از تمام بیماران و ‏بیمارانی که کینیدین مصرف می‌کنند) دارو را کندتر متابولیزه می‌کنند. مقدار بسیار کمی از ۵- هیدروکسی پروپافنون در ‏پلاسما انتشار می‌یابد.  
دفع: نیمه عمر دفع دارو در متابولیزه کننده‌های معمولی (حدود ۹۰ درصد از بیماران) ۱۰-۲ ساعت است. نیمه عمر دفع ‏دارو در کند متابولیزه کننده‌ها می‌تواند تا ۳۲-۱۰ ساعت باشد. در نارسایی بارز کبدی نیمه عمر دارو افزایش می‌یابد. 
‏موارد منع مصرف و احتیاط:‏
موارد منع مصرف: نارسایی احتقانی قلب (‏CHF‏) کنترل نشده، شوک با منشاء قلبی، اختلالات هدایتی در گره سینوسی – ‏دهلیزی، گره دهلیزی – بطنی و داخل بطن (مانند بلوک دهلیزی – بطنی یا سندرم سینوس بیمار) در صورت عدم استفاده از ‏دستگاه ضربان ساز مصنوعی، برادیکاردی، اسپاسم نایژه‌ای، کمی قابل ملاحظه فشار خون، اختلالات الکترولیتی، ‏حساسیت مفرط شناخته شده نسبت به دارو.  
موارد احتیاط: الف) تمام داروهای ضد آریتمی گروه ‏IC‏ را باید با احتیاط تجویز کرد، زیرا مصرف داروهای این گروه در ‏مقایسه با سایر داروها با افزایش مرگ و میر و بیماری قلبی همراه بوده است. مصرف این دارو باید به بیماران مبتلا به ‏آریتمی‌های مخاطره آمیز محدود شود.  
ب) از آنجا که داروهای ضد آریتمی می‌توانند موجب بروز آریتمی جدید یا تشدید آریتمی موجود (از تشدید انقباضات ‏زودرس بطنی [‏PVCs‏] تا تاکیکاردی بطنی) شوند، برای تعیین ضرورت ادامه مصرف دارو، الکتروکاردیوگرام (‏EKG‏) ‏بیمار باید به طور مکرر ارزیابی شود.  
پ) از آنجا که پروپافنون ممکن است آستانه ضربان سازی (‏Pacing‏) و تأثیرپذیری (‏Sensing‏) دستگاههای ضربان ساز ‏قلب را تغییر دهد، عملکرد این دستگاهها باید پیگیری شده و در صورت لزوم مجدداً برنامه ریزی شوند.  
ت) سابقه ‏CHF‏ (از آنجا که تحریک سمپاتیک ممکن است برای ادامه عملکرد قلب نارسا اهمیت داشته باشد، اثرات مسدود ‏کننده بتا – آدرنرژیک پروپافنون ممکن است برای این بیماران خطرناک باشد) بیماری کبدی یا کلیوی (به میزان زیادی در ‏کبد متابولیزه شده و از طریق کلیه‌ها دفع می‌شود). ‏
اشکال دارویی: ‏
Tablet: 150, 300mg‏
اطلاعات دیگر: ‏
طبقه‌بندی فارماکولوژیک: آنتاگونیست کانال سدیم.  
طبقه‌بندی درمانی: ضد آریتمی (گروه ‏IC‏)  
طبقه‌بندی مصرف در بارداری: رده ‏C‏  
نام‌های تجاری: ‏Propafenone Hexal‏  
فارماکوکینتیک پروپافنون پیچیده است؛ مطالعات نشان داده‌اند که افزایش مقدار مصرف روزانه تا سه برابر مقدار معمول ‏‏(از ‏mg/day30‎‏ به ‏mg/day90‎‏) ممکن است غلظت پلاسمایی دارو را ۱۰ برابر کند. مقدار مصرف باید برای هر فرد ‏جداگانه تعیین شود.  
نکات قابل توصیه به بیمار:‏
پروپافنون ممکن است سطح سیکلوسپورین را افزایش دهد و باعث نارسایی کلیه شود. سطح سیکلوسپورین باید مرتباً پایش ‏شود.  
بروز هر گونه علائم عفونت، مانند گلودرد، لرز یا تب را به پزشک اطلاع دهید.  
در صورت بروز علائم مسمومیت با این دارو (افت فشار خون، خواب آلودگی شدید، کاهش یا نامنظم شدن ضربان قلب) ‏بیمار باید سریعاً به پزشک مراجعه نماید.  
مصرف در سالمندان: در بیماران سالخورده و بیماران مبتلا به بیماری شدید قلبی، مقدار مصرف در طول مرحله اولیه ‏درمان باید به تدریج افزایش یابد.  
مصرف در شیردهی: ترشح دارو در شیر مشخص نیست. به دلیل خطر بروز مسمومیت جدی در شیرخوار، شیردهی در ‏دوران مصرف دارو توصیه نمی‌شود.  
عوارض جانبی:‏
اعصاب مرکزی: اضطراب، آتاکسی، سرگیجه، خواب آلودگی، خستگی، سردرد، بی خوابی، سنکوپ، ضعف، لرزش.  
قلبی ـ عروقی: آنژین صدری، فیبریلاسیون دهلیزی، برادیکاردی، بلوک شاخه‌ای، ‏CHF، درد قفسه سینه، خیز، بلوک درجه ‏یک دهلیزی – بطنی، کاهش فشار خون، طولانی شدن موج ‏QRS، تأخیر در هدایت داخل بطنی، طپش قلب، حالتهای زمینه ‏ساز آریتمی قلبی (تاکیکاردی بطنی، ‏PVCs‏).  
پوست: بثورات پوستی، تعریق.  
چشم: تاری دید.  
دستگاه گوارش: درد یا کرامپهای شکمی، یبوست، اسهال، سوء هاضمه، نفخ، تهوع، استفراغ، خشکی دهان، بی اشتهایی، ‏طعم غیر معمول.  
تنفسی: تنگی نفس.  
سایر عوارض: درد مفصلی.  
مسمومیت و درمان:‏
تظاهرات بالینی (طی سه ساعت ظاهر می‌شود): افت فشار خون، خواب آلودگی، برادیکاردی، اختلالات هدایتی، آریتمی ‏بطنی، حملات تشنجی.  
درمان: شامل اقدامات حمایتی است. ریتم قلب و فشار خون ممکن است با دوپامین و ایزوپروترنول کنترل شود. حملات ‏تشنجی را می‌توان با تزریق وریدی دیازپام رفع کرد. ‏

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *