در بازگشت از تعطیلات، افراد زیادی به پزشکان خود مراجعه میکنند، زیرا در قسمتهایی از بدنشان لکههای سرخی به وجود آمده است. این لکهها روی دستها، پاها، تنه و گاهی اوقات صورت ظاهر میشود. هنگامی که پزشکان از دلیل ایجاد این ناراحتی سؤال میکنند، این مشکل را به عنوان یک داستان پذیرفت؟
میدانید که درجه حرارت هوا، افراد مبتلا به آلرژی را تحت تأثیر قرار میدهد. به همین شکل، تماس با سرمای شدید نیز باعث ایجاد وضعیتی، شامل متورم شدن صورت و گردن، و سرخی است که به صورت ناگهانی و گاهی به شکل شدید ایجاد میشود (هنگامی که گلو به این حالت دچار شود، تنفس متوقف شده و امکان خفگی نیز وجود دارد).
نقش آفتاب، تأثیری نامشخص در این مورد دارد و وقایعی که گزارش شده است، غالباً تغییر روش زندگی مربوط میشود. تغییراتی نظیر عوض شدن مواد غذایی تماس با زمینه موجودات و فلورهای متفاوت با سایر اوقات سال (جلبکهای متنوعی که در آبهای دریاچهها و دریاها وجود دارند و حشرات و پشههایی که در فصول گرم تکثیر میشوند) که تماس با گزش آنها گاهی ناشناخته بوده و باعث ایجاد واکنشهای پوستی جانبی میشود و به عنوان یک آلرژی مطرح میباشد.
در این میان، عناصر متعدد و خصوصاً داروهایی وجود دارد که مصرف آنها حتی در مقادیر کم باعث ایجاد پدیدهای میشود که نام آن حساسیت به نور است. در این حالت، صورت و سایر قسمتهای تحت تابش نور، رنگ قرمز تند و یکدستی به خود میگیرد (حتی اگر اشعه دریافت شده در حداقل خود باشد).
فهرست نام عناصری که باعث ایجاد حساسیت به نور میشود بسیار طولانی است و در میان آنها آنتیبیوتیک های متعدد و برخی از آرامبخشهای عصبی به چشم میخورد. درمان این وضعیت، پس از حذف عنصر ایجاد کننده آن، یا کنارهگیری از آفتاب امکانپذیر است.
تا اینجا بحث ما تنها به مشکلات مربوط بود، در حالی که باید بدانید قرار گرفتن در معرض آفتاب، در دراز مدت (حتی اگر بخوبی تحمل شده باشد) باعث ایجاد تخریب پوستی میشود که به این طریق، پیری زودرس همراه با خشکی، از دست دادن حالت ارتجاعی و چین و چروک زودرس به وجود میآید. بروز برخی از انواع سرطان، از نظر آماری در افرادی که د ارای فعالیت شغلی معمولی بوده و سالها در تماس با مناطق پرآفتاب بودهاند (مثل مورد دیانوردی، فراوانی بیشتری دارد.)
محافظت:
همه گفتههای قبلی، نشان دهنده این است که باید از پوست محافظت شود، ولی این کار را از چه طریقی میتوان انجام داد؟
در وهله اول، با استفاده از لباسهایی که نقاط حساس را که در معرض تابش هستند بیشتر پوشاند (سر، گردن و غیره)
در این میان، توجه خاصی نیز باید به گوشها مبذول شود که سوختگی آنها ممکن است سبب عفونت غضروف گوش بیرونی شود (که درمانی طولانی و مشکل دارد). لباسها باید ترجیحاً از رنگهای روشن انتخاب شود، زیرا لباسهای تیره انرژی نورانی را به خود جذب کرده و درجه حرارت محیط اطراف پوست را افزایش میدهد. نقش عناصر محافظت کننده در برابر نور، بستگی به مقدار جذب اشعه مادون قرمزی دارد که باعث ایجاد سوختگی شده است. در اینجا نیز مثل مبارزه با سرما، میتوان از مواد روغنی استفاده کرد. سه نوع روغن که دارای تأثیر بیشتری هستند عبارتند از:
ـ روغن نارگیل که برای پوستهای خشک و شکننده مناسبتر است.
ـ روغن هسته انگور که در مورد همه پوستها به کار میرود.
ـ روغن زیتون که برای محافظت در برابر نور خیلی تند آفتاب (مثلاًدر ارتفاعات) مورد استفاده قرار میگیرد. کاربرد آن به شکل همگون روی بخشهایی که در معرض تابش آفتاب است انجام میشود و لازم است این کار هر سه ساعت یکبار تکرار شود. بر حسب نوع مشکل، میتوان عناصر گیاهی مختلفی را خصوصاً به شکل تنتور و اسانس با این روغنها مخلوط کرد. فرمولهای زیر نیز قابل استفاده است.
مبارزه با تابش آفتاب:
الف) کرم آفتابی ضدحشرات:
۱ گرم اسانس سیترونل + ۳۰۰ سانتیمتر مکعب روغن آواکارو.
سیترونل و خصوصاً اسانس روغن آن + دارای خاصیت عجیب فراری ساختن حشرات و بالاخص پشهها است که میتوان آن را در پیکنیکها و هوای آزاد به کار برد.
ب) کرم برای آفتاب سوختگی:
۲۰ گرم پودر برگ گولتری + ۸/. گرم اسانس پونه کوهی + ۸/. گرم اسانس نعنا + ۵۰ میلیمتر تنتور جوزبویا + ۵۰۰ سانتیمتر مکعب روغن کنجد.
این کرم ضمن آنکه ضد تورم، ترمیم کننده و آرام بخش است، امکان ترمیم یک پوست طبیعی را (حتی پس از آفتاب سوختگیهای درجه ۲) نیز فراهم میسازد.
ج) کرم مرطوب کننده:
قبل از خوابیدن، میتوانید کرم مرطوب کننده زیر را که از گیاهان ویتامیندار غنی است، برای جلوگیری از خشکی پوست به مدت طولانی مصرف کنید.
۲۵ میلیلیتر تنتور آرگوزیه + ۲۵ میلیلیتر تنتور جو صحرایی + ۲ گرم مایع آمنیوتیک تثبیت شده + ۵۰۰ سانتیمتر مکعب روغن بادام شیرین.
نتیجهگیری:
صرف استفاده از این تولیدات، نباید مانع پیشگیریهای سادهای شود که به بدن امکان میدهد تا با حداکثر نیرو با نور خورشید تطبیق پیدا کند.
پاسکال میگوید: قلب دلایلی برای خود دارد که منطق آنها را نمیشناسد و من به آن این جمله را میافزایم که، بدن دلایلی برای خود دارد که منطق باید آنها را بشناسد.